آخرین زوزه سگ

چند روزی استُ دگر بار زوزه سگان به هوا خاسته و گرد و خاک مانع از دیدن ایشان شده است، امروز خبر در بند شدن یکی از سگان کوچک در هوا پراکنده شد، ماجرای امروز این سگها چیست، آیا این ماجرا همان ماجرای دیروز نیست، همان ماجرا که سعدی در موردش چنین گفت: دو سگ بر جیفه ای به سر نبرند و ده درویش برگلیمی بخسبند، 

سگان گمان میکنند، باز هم فریبشان را خواهیم خورد و نگهداری گله را به ایشان خواهیم سپرد، امروز هر سگ با صدایی بلند قصه خیانت سگ دیگر را به ارباب بیان میکند، یکی میگوید فلان گوسفند را فلان سگ از گله به در آورد و به بیراهه برد و به گرگ سپرد، آن دگر در جوابش میگوید، که آن بره بیچاره را که از یاد نبرده ای؟؟؟؟!!!! 

بیچاره سگها نمیدانند که دیگر هیچ کس، حتی به بزرگشان هم اعتمادی به آنها ندارد، هیچ کس، نه گله دار و رمه دار و نه اهل ده و آبادی و شهر 

نمیدانند با این زوزه ها  فقط آبروی نداشته خود را بیش از پیش بر باد میدهند  

و چه بهترشان است که به جای عوعو سر خویش گیرند و از این مسیر خارج شوند، تا شاید چاره دردشان شود،  

اما دریغ که سگ جز عوعو و زوزه چیزی در بساط ندارد.  

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

با احترام به همه سگها وفادار گله 

سگهایی که در بالا مورد اشاره قرار گرفتند، گروهی خیانتکارند که خود را سگ گله نشان دادند ولی انگار گرگهایی درنده بودند!!!!!!  

ـــــــــــــــــــــــــ 

یه خرده اصلاح شد

هذیان!!!!!

میگم: یه دونه دوستت دارم!!! 

با عصبانیت میگه: چرا یکی؟؟؟ 

میگم: آخه یک کاملترین عدد روی زمینه!! 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

بشار گفته که من میدونم مردم سوریه چی میخوان  

احتمالا از رفقای ایرانیش برای دونستن خواست مردم کمک گرفته 

تجاوز، جنایت، اسارت و ... 

فکر کنم منظورش همیناست!  

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

میگه: بپر 

داد میزنه: بپر 

ولی نگا نمیکنه پام بسته است 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

میگم: خسته ام 

میگه: برو 

میگم: میفتم

میگه: حالا تو برو 

دارم میرم  

تلو تلو میخورم  

حواسم به هیچ جمع جمعه 

زمین زیر پام آسمون میشه 

به مهمونی دل خدا میاد!  

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

اون درخت بزرگه وسط حیاط 

یادته؟ 

چرا یهو خشک شد؟ 

غم لعنتی بهش زد 

حتی باغبون نفهمید که چه آفتی بهش زد! 

ـــــــــــــــــــ 

زندگی چیه؟ کسی میدونه؟ 

دویدن، ایستادن، تماشا کردن، کنار کشیدن، خندیدن، گریه کردن، عاشقی، زندگی!! 

چیه؟ 

نگو همش!!!! 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــ 

حتی نگا نمیکنم، غلطاشو پیدا کنم  

ما تا آخر ایستاده ایم.

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ یَنصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ  

روزی دیگر در راه است 

گمانشان نبود که ما می ایستیم 

اما 

ما تا آخر ایستاده ایم.

جدال اژدها و قورباغه

یادمه چندین و چند سال پیش  کارتونی دیدم که در اون، دختری خوب و مهربان اسیر اژدهایی نابکار شد، دختر قورباغه ای فداکار داشت که خیلی بدقیافه بود و نهایتا قورباغه خودشو توی دهن  اژدها انداخت و با باد کردن خودش باعث انفجار اژدها شد و هم خودش و هم اژدها از بین رفتن و دختر نجات پیدا کرد. 

امروز، قورباغه ای دیدم به نهایت زشت و نازیبا، مغرور و بی ادب، شریر و درغگو، این قورباغه توانایی اینو داره که خودشو به اندازه اون قورباغه خوب باد کنه، شایدم بادش میکنن، قورباغه امروز یه اژدها در مقابلش قرار گرفته، تا اونجا که یادم میاد، قبلا قورباغه و اژدها با هم خیلی رفیق بودن و مدام باعث آزار دختر میشدن، اما امروز قورباغه و اژدها بر سر اینکه دختر مال کدومشونه، دعواشون شده،

حدس من اینه که قورباغه مغرور زشت، عاقبت از توانایی خودش برای باد شدن استفاده میکنه و اژدها رو منفجر میکنهو خودش به درک واصل میشه، بیصبرانه منتظر جدال قورباغه و اژدها و قورباغه میمونم. 

اشکال اژدها اینه که قورباغه رو ریز میبینه و اشکال قورباغه اینه که وقتی خودشو باد میکنه، احساس میکنه به همون اندازه بزرگه. 

توانایی دختر برای دفاع از خودش بمونه برای بعد.

هاله عزیزم شهادت مبارک

هاله عزیزم شهادتت مبارک 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 

همیشه ته دلم فکر میکردم این همه صلح طلبی و آرامش نمیتونه فقط از سر انسانیت باشه، امروز فهمیدم صلح طلبی خانواده سحابی فقط و فقط از سر انسانیت و دینداریه و نشات گرفته از شجاعت بی نظیر این خانواده حماسیه .

چه میتوان گفت در هنگامه ای که سگها رو گشوده اند و سنگها را بسته 

به امید حق نابودی بساط ظلم  را خیلی زود خواهیم دید. 

راه و مرام این خانواده شجاع، حق جو، حق گو و ... را فراموش نکنیم، قطعا روح بزرگ یدالله سحابی ، عزت الله سحابی و هاله سحابی از اعمال افراطی بیزار است. 

چو نیک بنگریم پایه های ظلم و بیداد را کاملا متزلزل و ویران میبینیم. 

روزی حاکم کبیر مسلمانان نگران خلخال پای آن زن یهودی بود، امروز حاکم مسلمانان در چه فکری است؟