دو راه

دوباره انتخاب، دوباره دو راه

راه نشئگی و ادامه مصرف مواد

راه خماری و تحمل درد تا رسیدن به پاکی

سالهاست که نشئه از وعده‌ های سر خرمن هستیم و سر خرمن چیزی دستگیرمان نمیشود،  انگار به سمت سراب در بیابان پیش میرویم، سرابی خوش آب و رنگ  اما هر بار با ریگزار مواجه میشویم، دوباره دوستان در حال نشان دادن سراب دیگری هستند که ما را نشئه کنند ولی این بار شاید دیگر آبی برای برگشت یا ادامه مسیر باقی نماند، باید برای یکبار هم که شده، درد خماری را به جان بخریم و با واقعیت عریان مواجه شویم، چاره ای نیست، دیگر شاید آبی باقی نماند، به هر صورت خماری و حرکت به سمت ترک و رسیدن به آب واقعی بهتر از رفتن به سمت سراب هلاکت است.

ما از بدن و مغزی سالم حرف نمیزنیم، از تنی رنجور و زخمی میگوییم، چاره ای جز حرکت در مسیر دردناک مواجهه با واقعیت نیست.