عشق



آری، میتوان آیت الله بود و در رثای همسر گریست.


نظرات 6 + ارسال نظر
زهرا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ق.ظ http://zaneashegh.blogsky.com

سلام
مگه آیت الله دل نداره؟!

زهرا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:41 ق.ظ http://zaneashegh.blogsky.com

راستی خوبی؟
احساس کردم سرحال نیستی.

خوبم
ممنون
اما یه خرده خسته

زهرا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:40 ب.ظ http://rrosanii.blogsky.com

سلام...
قبل از آیت الله بودن ایشان انسانند...
آیت الله ها رزومه خوبی ندارند...
آری میتوان ...

زهرا یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:29 ق.ظ http://zaneashegh.blogsky.com

خوشحالم خوبی.
خستگی همیشگی شده. ولی امیدوارم که این خستگی هم برطرف بشه و باز هم شاد و سرحال ببینیمت.
مراقب خودت باش. و همه چی رو قشنگ و مثبت ببین. زندگی همینه. گهی پشت به زین. گهی زین به پشت.
جامعه و دولت الان همینند که هستند و تو یا من نمی تونیم کاری کنیم. باید صبور بود و زندگی رو سخت نگرفت. می دونم که خیلی خیلی سخته. ولی ما زنده ایم که زندگی کنیم. نه این که زجر بکشیم. پس استفاده کن از زنده بودنت.
من اگه مثل شما به گل و گیاه و طبیعت دسترسی داشتم بی نهایت از لحظه لحظه زندگیم استفاده می کردم.
امیدوارم که از حرفهام ناراحت نشی. ولی به عنوان یه خواهر و یه دوست نگرانت شدم و خواستم که اینها رو بهت بگم.

crazy چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:07 ب.ظ

ان شالاه از این غم ها خدا برای هیچ دلی نخواد... اما آیا همین آیت اله اون موقعی که دادستان بود حکم زدن این داغ ها رو بر دل دیگران امضاء نکرد؟
مواظب باشیم گذشته ی برخی رو از یاد نبریم مگه این که به وضوح بیان و ابراز ندامت و عذرخواهی کنند.

اشک - غریبه پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ http://tashkan.blogsky.com/

ماجرای ِآیت الله منتظری و همسرش جالب بود
فاصله ی فوتشان 100 روز نشد

خدا رفتگان رو بیامرزه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد