گوشه هایی از زاگرس

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جالب بود
بارون میاد نم نم
پشت خونه عمم
عمم عروسی داره
تاج خروسی داره
بارون پر طلایی
سراغ ما میایی؟
زیر درخت زیتون
با ماه و با پریون؟
زیر درخت انجیر
همه پاها تو زنجیر

....
بارون میاد نم نم
گم شده راه خونم
خونم سقفش گِلی بود
دیواراش اجری بود
خونه ی من چه دوره
راهش سیاه و دوره
بارون پر طلایی
بابام و تو ندیدی؟
وقتی میرفت زمستون
ز دشت و زبیابون
اون رفت از این کوچه ها
صداها و نقابا
اون رفت از این زمونا
میون ..اسمونا
بارون پر طلایی
اگه بابام و دیدی
سلامشو شنیدی
بگو از این زمون رفت
بهار سبز گلدون
جاش و دیگه گرفته
صدای سرد خزون
....
بارون میاد نم نم
برای سبز خرمن
خرمن و شب گرفته
پچ پچ غم گرفته
عمم توی کوچه ها
میون سرد خونه ها
گیج و پریشون شده
خسته و حیرون شده
امشب عروسی داره
تاج خروسی داره
اسمون بارون بفرست
نقل بیابون بفرست
مرغک پا حنایی
امشب کجا میخوابی؟
تو خونه ها که جات نیست
تو میدونا که جات نیست
خیابونا
تو معبر و باریکه ها که جات نیست
خیس میشی خسته میشی
زشت و زمین گیر میشی
بارون پر طلایی
هوای ما رو داری؟
پرستوها که رفتن
صدای سبزو بردن
چشای سبز بهار
مثل اینه که مردن
....
بارون میاد نم نم
رو پشت بوم حاتم
حاتم دلش گرفته
صداش ضعیف و خسته
حاتم میگه این حرفا
همش دروغه والا
حالا حالا شب میمونه
گم شده راه خونه
سفیدی بهار کو؟
جواب انتظار کو؟
می خوام برم از اینجا
تا شهر دور موجا
اسمون بارون بفرست
نُقل بیابون بفرست
گم شده راه خونم

بارون میاد نم نم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شعر از اهورا آزادمنش و نوشته به یاد شاملو