پیشنهاد میکنم، خاضعانه بروید دستان بزرگان محصور را ببوسید و خاک پایشان را سرمه چشم کنید، التماسشان کنید شاید گوشه چشمی به آینده ایران عزیزمان داشته باشند و دوباره فداکاری کنند.
شاید مردم هم دگر بار اعتماد کنند، بیایند و حق را به حقدار دهند
مگر روزگاری بهتر پیش رویمان باشد.
امروز که جز سیاهی نمیبینم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
پن:
زمستان رفت و رو سیاهی به زغال ماند.
شرم بر بانیان اوضاع امروز
شرم باد............
من که دیگه اصلا نمی تونم به اینها اعتماد کنم و دوباره توی انتخابات شرکت کنم
سلام رفیق...
خوبین؟
پیشنهاد خوبست...
شاید کمی از اعتمادمان بازگردد،هرچند فراموش نمیشود بلاهایی که بر سرمان آمد...
گاه سیاهی رنگ میبازد در مقابل اوضاع این روزهایمان...
شرم و لعنت باد...